نوژانوژا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره

برای نوژاجونم

22ماهگی + عکس نوشت تعطیلات خرداد92

  نوژای نانازم تعطیلات خردادماه خیلی بهمون خوش گذشت رفتیم مسافرت وتقریبا میتونم بگم اولین سفر بعداز ١ سالگیت محسوب میشد.فکر می کردم توی ماشین خیلی اذیت بشی اما برخلاف تصورم خانمی بودی که نگو.دوشنبه ١٣ خرداد ساعت ٧ بعدازظهر حرکتمون به سمت کاشان بود .خوشبختانه سریع حرکت کردیم  و معطل نشدیم.خاله ها و مامان جونم هم بود و مطمئن بودم کلی خوش میگذره. از اونجایی که به مامان جونم خیلی وابسته هستی فقط یکریز میگفتی : مامان فاطمه که ایشون هم اومدند تو ماشین ما و تقریبا می تونم بگم کل سفر همراه ما بودند وکلی من حال کردم  که تو خوشحالی و من راحت. بالاخره ساعت ١٢:٣٠ رسیدیم و شماهم با رهام جون پسرخاله عزیزت کلی پر انرژی شروع ک...
27 خرداد 1392

اولین زیارت رفتن نوژا جونی

  نوژای نانازم برا اولین بار رفتی زیارت.تا الان اصلا فرصت نکرده بودیم که ببرمت با اینکه خیلی بهمون نزدیکه اما قسمت نشده بود که بریم.چهارشنبه 25 اردیبهشت با عزیزم جون ساعت 6:30 عصر تصمیم گرفتیم که بریم میخوام بگم که اصلا با برنامه ریزی قبلی نبود.خیلی دوست داشتم بعد از مدتها یه جایی برم که توش آرامش احساس کنم بخاطر همین هم تا عزیز پیشنهاد داد سریع قبول کردم اما از شما می ترسیدم که نتونی اونجا وفضای سکوت وعبادت رو تحمل کنی ولی برعکس انتظارم خیلی خوب بودی .امامزاده ی خلوتی هست وشما برا خودت حسابی جلون دادی وشیطونی کردی .البته خیلی اونجا نموندیم چون هوا داشت تاریک میشد وبدون هماهنگی با خانواده اومده بودیم می ترسیدیم که نگرانمون بشن.خلاصه عزی...
9 خرداد 1392
1